۱۳۸۹ تیر ۱۳, یکشنبه

دوستی که با دمپایی کشته شد!

مادر جیغ زد .
کودک یک سال و نیمه اش با تعجب به او خیره شد .
دید مادر به زمین نگاه می کند .
بر روی زمین سوسک سیاه چاقی نشسته بود و به مادرش خیره شده بود .
کودک نزدیکش شد سرش را پایین آورد و به سوسک گفت : با مادر من چکار داری ؟
سوسک گفت : من کاری ندارم
کودک گفت : با من دوست می شوی
سوسک گفت : بله
بچه می خواست سئوال دیگری از سوسک بپرسد اما به جای آن دمپایی مادرش را دید .
دمپایی را مادر برداشت سوسک مرده بود ، اینگار نقش سوسک بر روی سرامیک آشپزخانه چاپ شده بود .
اکنون بیست سال می گذرد و آن بچه هم اکنون دانشجوی جانورشناسی در دانشگاه می باشد . و البته آلبومی از عکس های 4000 گونه سوسک گوناگون جمع آوری نموده است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر